Mittwoch, Juli 08, 2015

کاربرد فعل hängen به‌صورت فعل متعدی و لازم

یک فعل متعدی قادر به گرفتن یک مفعول مستقیم در موارد آکوزاتیو است:
Bs.
Ich schreibe einen Brief.
Sie trinkt keinen Kaffee.
یک فعل لازم قادر به گرفتن مفعول مستقیم نیست اما به‌وسیله یک حرف‌اضافه کامل می‌شود:
Bs.
Wir reisen durch Deutschland.
Ich bleibe in Frankfurt.
بعضی افعال هم به‌صورت متعدی و هم لازم استفاده می‌شوند، یکی از آنها فعل hängen است.
استفاده به‌صورت فعل متعدی، بیان یک فعالیت:
Bs.
Präsens:
Sie hängt das Bild an die Wand.
Prätritum:
Sie hängte das Bild an die Wand.
Perfekt:
Sie hat das Bild an die Wand gehängt.
استفاده به‌صورت فعل لازم، بیان یک وضعیت:
Bs.
Das Bild hängt an der Wand.
Das Bild hing an der Wand.
Das Bild hat an der Wand gehangen.
hängen-hängte-gehängt
به‌صورت فعل متعدی یک فعل ضعیف است.
hängen-hing-gehangen
به‌صورت فعل لازم یک فعل قوی است.
یک قانون خوب: وقتی hängen آهنگی از گذاشتن چیزی دارد فعل ضعیف است در غیر این صورت قوی است.
فرم‌های فعل hängen با پیشوند:
فعل متعدی erhängen آویزان کردن، حلق‌آویز، دار زدن (اعدام) شخصی.
Sie haben ihn erhängt.
فعل رفلکسیو sich erhängen آویزان کردن، حلق‌آویز کردن خود شخص.
Er hat sich erhängt.
او خود را آویزان (حلق‌آویز) کرد.
فعل لازم abhängen von به‌صورت داتیو همیشه استفاده می‌شود به معنی وابسته بودن، از قلاب برداشتن، پایین آوردن، بستگی داشتن.
Sie wollen nicht von ihren Kindern abhängen.
آنها نمی‌خواهند به بچه‌ها شون وابسته باشند.
Sie haben nie von ihren Kindern abgehangen.
آنها هرگز به بچه هاشون وابسته نبوده‌اند.
Das hängt von dir ab.
به تو (خودت) بستگی داره. هرجور راحتی.
Das hing von dir ab.
Das hat von dir abgehangen.
Das hängt davon ab.
(بهش) بستگی داره.

موفق باشید :-)

صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 

Keine Kommentare: