Freitag, Februar 27, 2015

تفکیک زباله در آلمان Mülltrennung


آلمان یکی از بالا‌ترین نرخ‌های بازیافت در جهان را داراست. زباله با دقت و همکاری قریب به اتفاق بیشتر مردم در مبدأ خانه تفکیک می‌شود. از آنجا که تفاوت‌های منطقه‌ای در تفکیک زباله وجود دارد، در این باره شما باید با شهرداری محل سکونت خود تعامل کنید. عدم رعایت مقررات مربوط به جداسازی زباله می‌تواند منجر به پرداخت جریمه از سوی شما شود. 
ضایعات کاغذی در مخزن بزرگ آبی: در این مخزن، انواع کارتن، روزنامه، کاتالوگ، کتاب و مجلات جمع آوری می‌شود. 
ظروف شیشه‌ای در تانکرهای مخصوص برای شیشه: با این حال، تفکیک شیشه هم با رنگ طبقه بندی شده است. شیشه‌های سفید، سبز و قهوه‌ای هر کدام در محل ویژه خود جمع آوری می‌شوند. درپوش بطری‌ها باید از قبل برداشته شوند. بطری‌هایی که اصطلاحا فان دارند (قابل تحویل به دستگاه‌های ویژه و دریافت مبلغی معین در قبال آن) جای آن‌ها در تانکر جمع آوری شیشه نیست. 
ظروف بسته بندی در سطل بازیافت و یا کیسه زرد: در سطل‌های زرد انواع بسته بندی‌های پلاستیکی (بطری‌های پلاستیکی، فیلم‌های پلاستیکی و هر فرآورده پلاستیکی دیگر)، مواد کامپوزیت (تترا پک، بسته بندی قهوه، کارتن شیر...)، فلز (قوطی، فویل آلومینیوم و...) و درپوش انواع بطری و شیشه جمع آوری می‌شود. 
جمع آوری آلاینده‌ها به طور جداگانه: آلاینده‌ها باید به طور جداگانه جمع آوری شوند، چرا که دفع نامناسب آن‌ها می‌تواند به محیط زیست آسیب برساند. این رده شامل باتری‌ها، باتری‌های قابل شارژ، لامپ‌های کم مصرف، دارو، رنگ و آفت کش‌ها می‌باشد. این مواد مصرف شده و دورانداختنی را حتی می‌توان در فروشگاه‌هایی که چنین چیزهایی را می‌فروشند هم به محل مخصوص بازیافت سپرد. 
زباله‌های کمپوستی در مخزن کمپوست: در سطل کمپوست (ممکن است در شهرهای مختلف رنگ سطل متفاوت باشد به عنوان مثال قهوه‌ای یا سبز) باقیمانده میوه‌ها و سبزیجات، پوست میوه، باقی مانده‌های قهوه و چای کیسه‌ای، خاشاک و زباله‌های باغ و دستمال‌های حوله کاغذی آشپزخانه گذاشته می‌شوند. 
هر چیز مانده دیگری به مخزن زباله می‌رود: بسته به محل سکونت می‌تواند رنگ آن سیاه و سفید یا خاکستری باشد. در این مخزن تمام زباله‌های باقیمانده جمع آوری می‌شود. مانند زباله‌های لاستیکی، خاکستر و ته سیگار، محصولات چرم، محصولات بهداشتی، پوشک بچه و... 


در نگارش این پست از منبع  زیر استفاده شده است:

صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 

Mittwoch, Februar 25, 2015

آموزش تصویری: ساعت چند است؟

ا

در اینجا می توانید تمرینهایی را با همین موضوع مشاهده کنید.
صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 

Samstag, Februar 21, 2015

معرفی یک صفحه ارزشمند در فیسبوک

 «آموزش اصطلاحات زبان آلمانی» عنوان صفحه جدیدی است که به تازگی منتشر شده است. 
پیام و روش پیج این گونه بیان شده است: 
«در این پیج قصد من آموزش اصطلاحات، عبارات عامیانه و ضرب المثل‌های روزمره زبان آلمانی به علاوه اصطلاحات سیاسی، حقوقی و فنی و .... است». 
با توجه به اینکه مطالب ارائه شده همگی تولید محتوایی بوده و برخلاف بیشتر پیج‌های موجود در رابطه با زبان آلمانی در فیسبوک، کپی پیست نمی‌باشد. از همه دوستان و علاقه مندان به زبان و فرهنگ آلمانی دعوت می‌شود که این پیج را لایک کنند. 
لازم به یادآوریست که گروه مورد هدف این پیج کسانی هستند که به صورت روزمره با زبان آلمانی سر و کار دارند بنابراین برای نوآموزان محض شاید مطالب آن گنگ باشد.

برای رفتن به صفحه روی تصویر کلیک کنید!

در همین وبلاگ قبلا هم یک صفحه ارزشمند دیگر همسان معرفی شده است. به اینجا نگاه کنید.
صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 

جملات وابسته با «که» Nebensätze mit dass

dass: که
بعد از «که» فعل به آخر جمله منتقل می‌شود. 
Das wetter wird vielleicht morgen besser. 
Woher wissen Sie das? 
Ich hoffe, dass es besser wird. 
فردا احتمالاً هوا بهتر می‌شود. 
از کجا این موضوع و می‌دانید؟ 
امیدوارم که هوا بهتر بشود. 
Unser Chef sieht gut aus. 
Finden Sie? 
Ich finde, dass es sogar sehr gut aus. 
رییس ما خوش‌تیپ می‌باشد. 
نظر شما این است؟ 
به نظر من که او حتی بسیار خوش تیپ است. 
Es ärgert mich, dass du so spät kommst. 
باعث عذاب من است (من و اذیت می‌کند) که تو این‌قدر دیر می‌آیی. 
Es freut mich, dass Sie gekommen sind. 
خوشحالم که شما آمدید. 
Ich habe gehört, dass deine Frau einen Unfall hatte. 
من شنیده‌ام که همسرت تصادف کرده است. 
جملات وابسته با «آیا»: 
بعد از «آیا» فعل به انتهای جمله منتقل می‌شود. 
Ob: آیا
Ich weiß nicht, ob er kommt. 
من نمی‌دانم آیا او می‌آید. 
Ob er wohl kommt? 
آیا او می‌آید؟ 
Ich frage mich, ob er kommt. 
من از خودم می‌پرسم آیا او می‌آید. 
Ob sie wohl an mich denkt? 
Ich frage mich, ob sie an mich denkt. 
آیا او به من فکر می‌کند؟ 
من از خودم می‌پرسم آیا او به من فکر می‌کند. 
موفق باشید: -)

برای مشاهده متن آلمانی مرتبط با این بحث به اینجا نگاه کنید.
+
صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 

Freitag, Februar 20, 2015

‫زبان مادری همیشه مهم‌ترین زبان است‬

 روز ۲۱ فوریه از طرف یونسکو به عنوان روز جهانی زبان مادری نامگذاری شده‌است.

‫زبان مادری اولین زبانی است که ما می‌آموزیم. ‬ ‫این حادثه به طور خودکار و بدون آنکه متوجّه شویم اتفاق می‌افتد. ‬ ‫اکثر مردم فقط یک زبان مادری دارند. ‬‫سایر زبان‌های دیگر به عنوان زبان خارجی تلقّی می‌شوند. ‬ ‫البته افرادی هم وجود دارند که با چند زبان بزرگ شده‌اند. ‬ ‫در عین حال، آن‌ها معمولاً به این زبان در سطوح مختلف با تسلّط صحبت می‌کنند. ‬ ‫اغلب، از زبان به صورت‌های مختلف استفاده می‌شود. ‬ ‫برای نمونه، از یک زبان در محل کار استفاده می‌شود. ‬ ‫زبان دیگر در منزل مورد استفاده قرار می‌گیرد. ‬ ‫کیفیّت مکالمه ما به یک زبان، بستگی به عوامل متعدّدی دارد. ‫هنگامی‌که زبان را در خردسالی می‌آموزیم، معمولاً آن را به خوبی یاد می‌گیریم. ‬ ‫مرکز گفتار ما در این دوره از زندگی مؤثر عمل می‌کند. ‬ ‫تعداد دفعاتی که به یک زبان صحبت می‌کنیم نیز مهم است. ‫هرچه بیشتر از آن استفاده کنیم، بهتر به آن زبان صحبت می‌کنیم. ‬ ‫اما محققان بر این باورند که یک فرد هیچ‌گاه نمی‌تواند دو زبان را به یک اندازه خوب صحبت کند. ‬ ‫همیشه یک زبان از اهمیّت بیشتری برخوردار است. ‬ ‫تجربیات انجام شده ظاهراً این فرضیه را تأیید می‌کنند. ‬ ‫افراد مختلفی در یک مطالعه مورد آزمایش قرار گرفتند. ‬ ‫نیمی از این افراد با تسلّط به دو زبان صحبت می‌کردند. ‬ ‫چینی به عنوان زبان مادری و انگلیسی به عنوان زبان دوم. ‬ ‫نصف دیگر افراد تنها به زبان انگلیسی به عنوان زبان مادری خود صحبت می‌کردند. ‬ ‫این افراد می‌بایست ترجمه ساده‌ای را به زبان انگلیسی انجام دهند. ‬ ‫فعالیت مغزی این افراد وقتی در حال انجام این کار بودند، اندازه گیری شد‬ ‫و در مغز این افراد تفاوت هایی دیده شد. ‬ ‫در افراد چندزبانه، یک منطقه از مغز بخصوص فعّال بود. ‬ ‫از سوی دیگر، در این منطقه مغز افراد تک‌زبانه، هیچ فعالیتی مشاهده نشد. ‬ ‫هر دو گروه کار‌ها را با یک سرعت و کیفیت انجام دادند. ‫باوجوداین، چینی‌ها تمام کلمات را به زبان مادری خود ترجمه کردند...

صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 

Mittwoch, Februar 18, 2015

ضمایر نسبی و جملات ربطی

اکثر اشکال ضمایر نسبی به‌صورت حرف تعریف معین هستند که به معنی «که» (برای اشیا و اشخاص) و یا «کسی / چیزی که» می‌باشد. 
Bs: 
Der junge Mann, der mich angerufen hat, ist Lindas Bruder. 
مرد جوانی که به من زنگ زد، برادر لینداست. 
Der junge Mann, den ich angerufen habe, ist Lindas Bruder. 
مرد جوانی که من به او زنگ زدم، برادر لینداست. 
Der Wagen, der da vor der Garage steht, gehört meiner Schwester. 
ماشینی که آنجا جلوی (مقابل) گاراژ (پارکینگ) است متعلق به خواهر من است. 
Der Wagen, den Sie da vor der Garage sehen, gehört meiner Schwester. 
ماشینی که جلوی در گاراژ (پارکینگ) می‌بینید، متعلق به خواهر من است. 

صرف ضمایر ربطی: 
Bs: 
Der Student, der da drüben steht, ist mein Bruder. 
آن دانشجو که آنجا ایستاده است برادر من است. 
Der Student, den Sie da drüben sehen, ist mein Bruder. 
آن دانشجو که آنجا او را می‌بینید، برادر من است. 
Der Student, dem ich das Geld gegeben habe, ist mein Bruder. 
آن دانشجو که من به او پول دادم، برادر من است. 
Der Student, dessen Name in der Zeitung steht, ist mein Bruder. 
آن دانشجو که نامش در روزنامه است، برادر من است. 
توجه: جنسیت و تعداد با توجه به مرجع ضمیر تعیین می‌شود. 
حالت و وضعیت با توجه به جملهٔ ربطی تعیین می‌شود. 
Bs: 
Sind das die Leute, die das Museum sehen wollen? 
این اشخاصی (آن‌هایی/ افرادی) هستند که می‌خواهند موزه را ببینند؟ 
Das ist ein Mann, dem man nicht trauen kann. 
این یک مردی است که نمی‌شود به آن اعتماد کرد. 
Das sind Leute, denen man nicht trauen kann. 
این‌ها اشخاصی / کسانی هستند که نمی‌شود به آن‌ها اعتماد کرد. 

موفق باشید : -)
برای مشاهده متن آلمانی مرتبط با این بحث به اینجا نگاه کنید.

صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 

Dienstag, Februar 17, 2015

کاربرد زمان‌های گذشته (ماضی ساده Präteritum و ماضی نقلیPerfekt)

اکثر دانشجویان در مورد کاربرد ماضی ساده و ماضی نقلی دچار اشکال هستند. یعنی نمی‌توانند به‌درستی تشخیص دهند چه وقت باید از ماضی ساده یا Präteritum استفاده کنند و چه وقت از ماضی نقلی یا Perfekt چون هر دوی این‌ها رویدادی را در گذشته بیان می‌کنند. در اینجا کاربرد این دو فعل را برایتان توضیح می‌دهم: 

افعال در زمان‌های ماضی ساده Präteritum و ماضی نقلی Perfekt عمل یا اتفاقی را بیان می‌کنند که در گذشته رخ داده است. اما باید توجه داشت که:
در بیان مستقیم، زمانی که شخص از خود و یا فرد دیگری سخن می‌گوید، باید از ماضی نقلی استفاده کرد
Wo haben Sie den Ihren Urlaub verbracht?  - In Österreich
Und was haben Sie gemacht?
Haben Sie Sport getrieben?
Nein, ich bin viel gewandert und habe auch viel fotografiert

Gestern habe ich eine Karte von meinem Freund Hans Mayer aus Brasilien bekommen. Er hat dort vor 2 Jahren eine Firma gegründet. vorige Woche hat er geheiratet

اما در یک گزارش مستقل مثلاً در روزنامه، یا هنگامی که موضوع مستقیماً به گوینده یا نویسنده بر نمی‌گردد یا مربوط نمی‌شود، از ماضی ساده استفاده می‌کنیم
Auch in diesem Jahr verbrachte Herr Braun seinen Urlaub in Österreich. Er trieb keinen Sport, aber er widmete sich seinem Hobby, der Fotografie.
In der vorigen Woche heiratete Hans Mayer. Er lebt seit langer Zeit in Brasilien, wo er vor 2 Jahren eine Firma gründete.

نکته ۱:
در نقل قول مستقیم از افعال haben و sein ترجیحاً از ماضی ساده استفاده می‌شود
Vorige Woche war ich in Wien.
به جای اینکه بگوییم: 
Vorige Woche bin ich in Wien gewesen.

Letztes Jahr war ich in Afrika.
به جای اینکه بگوییم: 
Letztes Jahr bin ich in Afrika gewesen.

Gestern abend hatten wir Besuch.
به جای اینکه بگوییم: 
Gestern abend haben wir Besuch gehabt.

نکته ۲:
اگر جمله سؤالی باشد می‌توان از هر دو زمان، یعنی از ماضی ساده و ماضی نقلی، بدون برتری یکی بر دیگری استفاده کرد
Waren sie schon mal in Italien?
و یا 
Sind Sie schon mal in Italien gewesen?
در این مورد هر دو زمان را می‌توان بکار برد. هیچ فرقی ندارد. 

نکته ۳: 
در جملاتی که دارای افعال کمکی هستند از ماضی نقلی استفاده نمی‌شود. 
Gestern wollte ich meinen Eltern besuchen
Letzten Sonntag musste ich nach Köln fahren
پس به طور خلاصه در مورد haben, sein و افعال کمکی، از گذشته ساده استفاده می‌کنیم.  
خوب دوستان، فکر می‌کنم با این توضیحات حالا دیگر کاملاً این مبحث برای شما جا افتاده باشد. مبحثی که کمتر در موردش صحبت می‌شود ولی درعین‌حال خیلی مهم و سؤال برانگیزاست و در کمتر منبعی می‌شود پیدایش کرد. 
موفق باشید ... مثل همیشه!
 + شهلا صدری

صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 

Montag, Februar 16, 2015

فاشینگ (Fasching) یا کارناوال در آلمان

کارناوال واژه‌ای ترکیبی متشکل از دو واژهٔ لاتینی «کارنیس» (به معنای گوشت) و «له‌واره» (به معنای چیزی را از کسی گرفتن) است. در نتیجه این واژه به معنی «حذف گوشت» یا به نوعی وارد شدن به فصل روزه است. در قرون وسطی، زمانی که مقررات پرهیز چهل روزه (دوره‌ای چهل روزه پیش از عید رستاخیز مسیح که در پرهیز و روزه به سر برده می‌شد) سخت‌تر از امروز بوده و به طور دقیق رعایت می‌شدند، مردم در چند روز منتهی به چهارشنبه خاکستر، همه غذاهایی که به زودی خوردنشان غیر مجاز می‌شد را می‌خوردند: گوشت، غذاهای چرب، تخم مرغ و... این روز‌ها را در فرهنگ مسیحی غربی به اصطلاح «روزهای چرب» می‌نامیدند که در آن‌ها جشن‌های مردمی همراه با رژه‌های بزرگ و مسابقات سنتی و... برگزار می‌شدند و همگان به پایکوبی می‌پرداختند. اوج این جشن در روز پایانی آن بود که سه شنبه چرب نامیده می‌شد. این جشن‌ها ریشه در فرهنگ پیشامسیحی داشتند و مشابه جشن‌هایی هستند که برای پایان زمستان برگزار می‌شدند.
کارنوال بیشتر متعلق به فرهنگ رومی-کاتولیک است و کمتر عنصرهای پروتستانی را در خود دارد. با این وجود، این جشن در بیشتر جهان غرب جای محکم خود را پیدا کرده‌است. اوج جشن کارنوال در ۲ هفته قبل از زمان روزه مسیحیان است.
در بخش‌هایی از خاور و جنوب آلمان و اتریش جشن‌های کارناوال را فاشینگ (Fasching) می‌نامند.
«شب‌زنان» از سال ۱۸۲۴ میلادی به جشن‌های کارناوال اضافه شد: یک سال قبل از این تاریخ، زنان شهر بن در اعتراض به نابرابری حقوق زن و مرد در خیابان‌ها کراوات مردان را قیچی کردند و سپس بصورت نمادین ساختمان شهرداری را اشغال کردند. این مراسم هنوز هم به صورت سمبلیک، روز پنجشنبه قبل از جشن‌های کارناوال اجرا می‌شود.
واگن شعار از قرن هجدهم به جشن‌های کارناوال اضافه شد، زمانی که بخشی از غرب آلمان در اشغال فرانسه بود. از آن زمان تا به حال کارناوالیست‌ها روی «واگن نمایش دهنده شعار» ‌موضوعات سیاسی یا اجتماعی مهم سال آلمان یا دنیا را دست می‌اندازند.
کارناوالیست‌ها با لباس مبدل و چهره‌های ماسک زده یا با آرایش غلیظ در جشن شرکت می‌کنند. کارناوال به Narrenfest یا جشن ‌ «آدم‌های رند» هم معروف است.
 در نگارش این پست از منابع  زیر استفاده شده است:
۲. وبلاگ «میزگرد»

صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 

‫زبان نیاکان ما‬

زبان‌های مدرن را می‌توان توسّط زبان‌شناسان تجزیه‌وتحلیل کرد. ‬‫از روش‌های مختلفی برای انجام این کار استفاده می‌شود. ‬‫اما مردم در هزاران سال پیش چگونه صحبت می‌کردند؟ ‬ ‫پاسخ به این سؤال بسیار مشکل‌تر است. ‬ ‫باوجوداین، دانشمندان سال‌ها در این مورد مشغول به تحقیق بوده‌اند. آن‌ها می‌خواهند کشف کنند که مردم در زمان‌های قدیم چگونه سخن می‌گفته‌اند. ‬‫بدین منظور، آن‌ها در تلاش برای بازسازی اشکال مکالمه در دوران گذشته هستند. ‫دانشمندان آمریکایی کشف جالبی کرده‌اند. ‬ ‫آن‌ها بیش از ۲۰۰۰ زبان را تجزیه‌وتحلیل کردند. ‫آن‌ها خصوصاً ساختار جمله را در این زبان‌ها را مورد تجزیه‌وتحلیل قرار دادند. ‫نتایج حاصل از مطالعه آن‌ها بسیار جالب است. ‬ ‫ساختار جمله حدود نیمی از این زبان‌ها ساختار S-O-S (فاعل-مفعول-فعل) است. ‬ ‫بدین معنی که، ترتیب جمله فاعل، مفعول و فعل است.  ‫بیش از ۷۰۰ زبان مختلف از الگوی، فاعل-فعل-مفعول، استفاده می‌کنند. حدود ۱۶۰ زبان بر اساس سیستم، فعل-فاعل - مفعول، عمل می‌کنند‫ و تنها حدود ۴۰ زبان از الگوی فعل- مفعول- فاعل، استفاده می‌کنند. ‫حدود ۱۲۰ زبان دیگر ترکیب‌های دیگر هستند.‬ ‫از سوی دیگر، الگوهای مفعول- فاعل- فعل و مفعول- فعل- فاعل مشخصاً نادر هستند. ‬‫اکثر زبان‌هایی که مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند از اصل فاعل- مفعول- فعل استفاده می‌کنند. ‬ ‫فارسی، ژاپنی و ترکی از این نمونه است. ‫اکثر زبان‌های زنده از الگوی فاعل-فعل-مفعول تبعیت می‌کنند. ‫این ساختار جمله، امروز در غالب خانواده زبان‌های هند و اروپایی وجود دارد.  ‫محققان بر این باورند که در این زبان‌ها قبلاً از الگوی فاعل-مفعول-فعل استفاده می‌شده است. ‬ ‫تمام زبان‌ها بر پایه این سیستم عمل می‌کنند. ‬ ‫اما پس‌ازآن زبان‌ها شاخه شاخه شدند. ‬ ‫ما هنوز نمی‌دانیم چه زمانی این اتفاق افتاده است. ‫به‌هرحال، تنوع در ساختار جمله باید دلیلی داشته باشد. ‫زیرا در تکامل، تنها آنچه مزیت دارد غالب می‌شود ...

منبع:   http://www.goethe-verlag.com/book2/FA/FAEO/FAEO060.HTM

صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 

Samstag, Februar 14, 2015

بدل اسم die Apposition

علاوه بر کلمات و جملاتی که برای توصیف اسم می‌آیند، عبارت‌هایی به همراه اسم در جمله می‌آیند که توضیح بیشتری در رابطه با یک اسم می‌دهند، مثلا: پروفسور مجید سمیعی، بهترین متخصص و جراح مغز اعصاب دنیا،. ‌‌.. 
عبارت «بهترین متخصص و جراح مغز و اعصاب دنیا» را بدل اسم می‌گویند. 
یا: علی، دوست حسن، در مسابقات دو و می‌دانی امسال قهرمان شد. 
عبارت «دوست حسن» بدل اسم می‌باشد. 
همانطور که می‌بینید بدل اسم جملهٔ کاملی نیست در حالی که جملات موصولی که برای توضیح یک اسم به کار می‌روند، جمله‌های کاملی هستند که فعل آن‌ها در آخرین بخش جمله قرار می‌گیرد: 
Ich habe Frau Müller, die Lehrerin meiner Tochter, im Schwimmbad gesehen. 
من خانم مولر، معلم دخترم را در استخر دیده‌ام. 
اینجا معلم دخترم بدل اسم است. 
حال در جمله پایین: 
Ich habe Frau Müller، die seit zwei Jahren als Lehrerin in der Schule meiner Tochter tätig ist, im Schwimmbad gesehen. 
من خانم مولر را که دو سال است به عنوان معلم در مدرسه دخترم کارمی‌کند در استخر شنا دیده‌ام. 
عبارت که او دوسال است به عنوان معلم در مدرسه دخترم کار می‌کند. جمله موصولی است. 
در زبان آلمانی معمولا اسم و اسم بدل از لحاظ حالت دستوری یکسان به کار می‌روند. یعنی اگر اسمی که توصیف می‌شود در حالت فاعلیت باشد بدل آن نیز در همین حالت فاعلیت صرف می‌شود و غیره. 
Unser Nachbar, der Freund von Katrin, war bei mir. 
همسایه ما، دوست کا‌ترین، پیش من بود. 

موفق باشید!

صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 

Montag, Februar 09, 2015

کاربرد damit و um......zu+Infinitiv


um ..... zu+Infinitiv 
damit .......
برای اینکه، به خاطر اینکه
هر دو یک معنی و مفهوم دارند و مقصود و منظور انجام کاری را می‌رسانند.
باید توجه داشته باشیم در جمله‌هایی که فاعل آن‌ها یکی نیست فقط از damit استفاده می‌کنیم ولی در جمله‌هایی که فاعل مشترک دارند می‌توانیم به اختیار با مفهوم یکسان از هر دو استفاده کنیم. 
توجه:
 damit جمله را Nebensatz می‌کند ولی با حرف ربط um فاعل جمله حذف شده و فعل به‌صورت مصدر به همراه zu در آخرین بخش قرار می‌گیرند.
Er nimmt ein Taxi. Er will nicht zu spät kommen.
Er nimmt ein Taxi, um nicht zu spät zu kommen.
Er nimmt ein Taxi, damit er nicht zu spät kommt.
Seine Frau ruft ein Taxi. Er will nicht zu spät kommen.
Seine Frau ruft ein Taxi, damit er nicht zu spät kommt.
موفق باشید!

صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 

Sonntag, Februar 08, 2015

مفعول یا آکوزاتیو Akkusativ در آلمانی


برای تفهیم بهتر مفعول / آکوزاتیو دو پرسش را طرح می‌کنیم:
۱- از کجا باید تشخیص بدهیم که یک اسم باید در حالت آکوزاتیو قرار بگیرد؟ 
پاسخ مشخص است: از روی فعل. 
مثلاً فعل «بازی کردن» فقط احتیاج به فاعل دارد: بچه داره توپ بازی می‌کنه.

Donnerstag, Februar 05, 2015

گنیتیو der Genitiv یا حالتِ اضافهِ ملکی در آلمانی


حالت اضافه ملکی حالتی است که دو اسم پشت سر هم در یک جمله می‌آید و ارتباط دو اسم را معلوم می‌کند. در فارسی به این دو اسم مضاف و مضاف الیه می‌گوییم و برای تشخیص آن به اسمِ اول یک کسره اضافه می‌کنیم: مطب ِ پزشک. در آلمانی وقتی دو اسم را به هم اضافه می‌کنیم، حرف تعریف و پسوندِ اسمِ دوم را تغییر می‌دهیم ولی حرفِ تعریفِ اسمِ اول عوض نمی‌شود! برای اسم‌های مذکر و خنثی حرف تعریف معین der و das هر دوتایشان به des تبدیل می‌شوند و حرف تعریف مونث و جمع به der تبدیل می‌شوند که این‌ها در واقع کارکرد همان کسره فارسی را دارند! اسامی مذکر و خنثی هم در آخر s یا es می‌گیرند ولی در مورد اسامی مونث و جمع به تغییر حرف تعریف اکتفا می‌کنند و خودشان تغییری ندارند.
 حالت اضافه ملکی در جواب به کلمه پرسشی «مال چه کسی؟ ?wessen» می‌آید.

Dienstag, Februar 03, 2015

افعال ضعیف و قوی در زبان آلمانی


افعال ضعیف  Schwachen Verben
افعال ضعیف در واقع افعال باقاعده هستند. اگر فعلی در واژه نامه بدون هیچ توضیحی یا استثنایی قید شده باشد این فعل یک فعال ضعیف است. این افعال از همه قوانین در تمامی زمان‌ها تبعیت می‌کنند و نیازی به نگرانی در مورد استثنا‌ها یا حفظ حالت‌های آن‌ها نیست. 

 افعال قوی Starke Verben
افعال قوی در واقع افعال بی‌قاعده هستند. این به این معناست که این افعال به صورت متفاوتی از افعال ضعیف و با قاعده عمل می‌کنند. می‌توانید این افعال را در واژه نامه شناسایی کنید. بیشتر واژه نامه‌ها یک لیست از افعال قوی (معمولا در انتهای واژه نامه) دارند. 

بعد از پسوندسازی صفت‌ها، افعال قوی را می‌توان یکی از سخت ترین مباحث زبان آلمانی (با توجه به میزان کاربرد) دانست. بهتر است سعی نشود تمامی این افعال را یک شبه یاد گرفته شود. یاد گرفتن این افعال باید در طول زمان و با تمرین انجام گیرد تا از گیج کنندگی آن بکاهد. روش خوب این است که سه تا چهار فعل را در روز یاد بگیرید. یکی از مطالب مفید در یادگیری افعال قوی این است که این افعال خیلی پر کاربرد هستند از این رو در مکالمات و متون آلمانی زیاد با آن‌ها برخورد خواهید کرد که باعث می‌شود این افعال را بهتر یاد بگیرید. 

طریق استفاده
در یک واژه نامه برای افعال قوی سه یا چهار حالت قید شده است. که شکل فعل در زمان‌های زیر است. 

۱- شکل فعل قوی (بی‌قاعده) در زمان حال ساده: 
شکل حال ساده هر فعل در واقع شکلی است که ما بیشتر از همه با آن آشنایی داریم. در زمان حال ما عموما مصدر فعل را فقط صرف می‌کنیم. اما  حالت استثنا در مورد صرف افعال ضعیف افعالی هستند که بعضی از حروف آن‌ها (معمولا حروف صدا دار) در صرف کردن تغییر شکل غیر عادی و بی‌قاعده دارند. این حالت فقط در برای بعضی افعال قوی وجود دارد و بیشتر آن‌ها به صورت عادی صرف می‌شوند. این تغییر بی‌قاعده نیز در واژه نامه خواهد آمد و در مورد افعالی مثل افعال زیر باید در موقع صرف فعل به این نکته دقت کنید. 
نگه داشتن   halten
er hält
du hältst
خواندن    lesen
er liest
du liest

 ۲- شکل فعل قوی (بی‌قاعده) در زمان ماضی: تمامی افعال قوی در این زمان به طور جدی تغییر می‌کنند. در موقع صرف باید توجه داشته باشید که در اول شخص مفرد هیچ پسوندی نمی‌گیرد. 

 به مثال‌های زیر توجه کنید: 
halten          Der Bus hielt      sie hielten
lesen            Ich las                 wir lasen

۳- شکل فعل قوی (بی‌قاعده) در زمان کامل: معمولا افعال تغییرات زیادی می‌کنند یا اصلا تغییر نمی‌کنند (پسوند e)t)–   نمی‌گیرند) اما گرفتن پیشوند -ge اغلب ثابت است. 

به مثال‌های زیر توجه کنید: 
halten   نگه داشتن     Der bus hat gehalten. 
riechen   بو دادن       Es hat nach Fisch gerochen. 

این پست ویراست مطلب زیر است:

صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 


Montag, Februar 02, 2015

چند اصطلاح در مورد اعداد

Etwa - rund - ungefähr - fast -circa(ca.)-gegen   حدود، تقریبا
Über  بالای، بیشتر از
Bs:
etwa hundert
rund zwanzig
ungefähr zehn
fast acht
über fünfzig
ein halb یک دوم ، نصف
die Hälfte نصف
ein Drittel   یک سوم
ein Viertel     یک چهارم
zwei Fünftel     دو پنجم
drei zehntel    سه دهم
ein Hundertstel    یک صدم
eineinhalb     یک و نیم ، یک و یک دوم
anderthalb     یک و نیم
zweieinhalb    دو و یک دوم ، دو و نیم
dreieinhalb     سه و یک دوم ، سه و نیم
Bs:
Das ist ein halber Kuchen.
Die Hälfte gehört mir.
Wir haben eineinhalb (anderthalb) Jahre in Zürich gewohnt.
Martin hat zweieinhalb Jahre Deutsch gelernt.
Helgas Eltern sind dreieinhalb Wochen in Florida gebleiben.
einmal   یکمرتبه
noch einmal    یکمرتبه بیشتر
das erste Mal   دفعه اول ، بار اول
zum ersten Mal    برای بار اول ، برای اولین بار
موفق باشید. :-)
                                        صفحه این وبلاگ در فیسبوک:  

Sonntag, Februar 01, 2015

کاربردهای حرف اضافه zu

کاربرد zu+Infinitiv:
zu+Infinitiv
بعد از بیان یک اسم + فعل کمکی  (haben (z.b. Zeit/Lust/..haben، بعد از بیان 
es ist (z.b es ist gut/schlecht/schwerieg/....) و همچنین بعد از فعل‌های معین
(z.b wünschen,vergessen, anfangen,versuchen ,....) قرار می‌گیرد. همچنین وقتی مصدر فعل دوم در جمله با حروف اضافه um-ohne-statt/anstatt همراه می‌شود.
مثال:
Sie hat nicht immer Zeit, ihre Mutter anzurufen.
او همیشه وقت ندارد به مادرش زنگ بزند.
Sie verbietet ihrem Sohn, am Computer zu spielen.
او پسرش را از بازی با کامپیوتر منع می‌کند.
Es ist gut, nach der Arbeit eine Pause zu machen.
این خوبه که بعد از کار یک استراحت کوتاه انجام شود.
Ich mache Überstunden,um mehr Geld zu verdienen.
من اضافه‌کاری می‌کنم تا اینکه پول بیشتری در بیاورم.
Er legte den Hörer auf, ohne ein Wort zu sagen.
او گوشی تلفن را بدون یک کلمه گفتن گذاشت.
Er hat uns ausgelacht, anstatt/statt uns zu helfen.
او به ما خندید بجای اینکه به ما کمک کند.

کاربرد zu به‌عنوان حرف‌اضافه به معنی به، به‌سوی:
نکته: همه اسامی بعد از zu به‌صورت داتیو می‌آیند.
zur Arbeit
zum Arzt
zum Briefkasten
zur Bushaltestelle
برای روش و رفتار:
Er ist sehr nett zu mir.
به‌صورت اصطلاح:
(keine)Lust haben zu ....
حوصله چیزی رو نداشتن (مایل به انجام کاری نبودن) 
Ich habe keine Lust zur Arbeit.
zu Fuß gehen پیاده رفتن
zu Hause/zuhause در خانه
موفق باشید:-) 
صفحه این وبلاگ در فیسبوک: 

معرفی کتاب "دستور زبان آلمانی" ترجمه و تدوین نرگس انتخابی

این کتاب برای آن­ دسته از زبان­ آموزان آلمانی تدوین شده است که در سطح پایه به یادگیری دستور زبان آلمانی می‌­پردازند. 
مترجم در پیشگفتار اثر ذکر نموده که این کتاب به عنوان مرجعی برای زبان ­آموزان در همه سطوح و پایه­‌ها در نظر گرفته شده است و مبنای آن هم دستور زبان آلمانی اثر هورست کپلک و استفاده از سایر کتب و منابع معتبر چون دودن و پونز بوده است. این کتاب از ۹ فصل تشکیل شده و در هر فصل هم به صورت مجزا نکات دستوری شامل: «فعل»، «اسم»، «حروف تعریف»، «صفت»، «اسم»، «قید»، «حروف اضافه و ربط»، و «ترتیب کلمات در جمله» مورد بررسی قرار گرفته و در پایان کتاب هم پیوستی شامل اعداد و تاریخ و همچنین فهرست واژگان دستوری آورده شده است. 
معادل­‌های خوبی در همه بخش­‌های کتاب به کار برده شده است. محتوای کتاب به طور کلی برای سطوح متوسط و میانی خیلی خوب است. 
قواعد عمومی ویرایش و نگارش به طور کلی رعایت شده است. همچنین به طور کلی در کیفیت و میزان کاربرد و معادل‌سازی اصطلاحات تخصّصى مشکلی وجود ندارد. 
محتواى اثر با عنوان و فهرست آن منطبق است. نظم منطقى و انسجام مطالب در کل اثر (تسلسل عناوین کلی کتاب) و نیز در درون هر فصل (تسلسل عناوین جزئی و پیوند با نتیجه ‌اثر) خوب است. 

دستور زبان آلمانی
نویسنده: نرگس انتخابی
ناشر: فرهنگ معاصر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: ۲۳۹
اندازه کتاب: پالتویی - سال انتشار: ۱۳۸۴ - دوره چاپ: ۱ 
کد کتاب: ۷۲۷۰

نقد کتاب: +
صفحه این وبلاگ در فیسبوک: